علی جون
در گزارش علی جون بررسی شد؛

صدمه شناسی کسب وکارهای خرد و خانگی

صدمه شناسی کسب وکارهای خرد و خانگی

به گزارش علی جون، در سالیان اخیر راه اندازی کسب وکارهای خرد و خانگی و تأثیر و نقش آن در سرانه درآمد خانواده ها و درآمد ناخالص ملی به یکی از مباحث مهم در حوزه کارآفرینی و اشتغال تبدیل گشته است.


به گزارش علی جون به نقل از مهر، در سالیان اخیر راه اندازی کسب وکارهای خرد و خانگی و تاثیر و نقش آنها در سرانه درآمد خانواده ها و تولید ناخالص ملی، به یکی از مباحث جالب توجه در حوزه کارآفرینی و اشتغال تبدیل گشته است. توجه به کسب وکارهای کوچک و خانگی در کشورهای پیشرفته و برخوردار اقتصادی، سبب شده تمرکز بر این نوع مشاغل در سایر کشورها هم امری مهم و ضروری به حساب آید و همچون الزامات و بایدهای اشتغال زایی نوین شمرده شود. در این جا است که بر سبیل پژوهش و لزوم، طرح چند سوال واجب و خطیر به نظر می رسد؛ از جمله، کسب وکارهای خرد و خانگی به شکل عملی و نه از منظر تئوریک، چه قدر می توانند در اشتغال زایی و رفع مشکل بیکاری نقش داشته باشند؟ این کسب و کارها در کنار مزایا و پتانسیل هایی که از آن انتفاع می برند با چه تهدیدها و نقصهای مواجه هستند؟ دولت ها در فرایند ایجاد و راه اندازی کسب و کارها چه نقشی را باید ایفا کنند؟ و پاشنه آشیل و نقطه ضعف مشاغل خرد و خانگی چیست؟ طرح و وجوه دستیابی به پاسخ چنین پرسش هایی بهانه گفتگویی شد با یحیی چاقویی استاد دانشکده کارآفرینی دانشگاه تهران با محوریت صدمه شناسی کسب وکارهای کوچک و خانگی. چاقویی همچون صاحب نظران و چهره های دانشگاهی عرصه اشتغال است. - اگر موافق باشید گفتگو را از این جا آغاز نماییم که چه تعریف کلاسیک و جامعی را برای کسب وکارهای خرد و خانگی قائل هستید؟ کسب و کار خرد و خانگی تعریف و شاخصه های ویژه خویش را دارد؛ همچون اینکه، به هیچ نهاد و سازمانی وابسته نبوده و استقلال کامل داشته باشد. همینطور خیلی بزرگ و گسترده نباشد و نهایتا تعداد و حجم پرسنلش به سه تا پنج نفر برسد. از نظر من کسب وکارهایی که بیشتر از ۵ نفر کارمند داشته باشد در رسته خرد و خانگی دسته بندی نمی گردد. - در کسب وکارهای خرد و خانگی چه سهم و نقشی در اقتصاد و سرانه درآمد ناخالص ملی، بخصوص کشورهای پیشرفته دارند. به نظر بنده این کسب و کارها به شکل ذاتی و منطقی نمی توانند سهم بزرگی را در اقتصاد داشته باشند چون که کسب وکارهای خرد و خانگی قادر نیستند ادامه حیات بدهند، مگر اینکه به شکل دیگری از کسب و کار تبدیل شوند. ایجاد و راه اندازی کسب و کار کوچک و خانگی در کوتاه مدت و با عنایت به مدیریت هزینه ها اقدام ارزشمند ای است اما امکان دوام، پایداری و استمرار آن برای بلند مدت وجود ندارد. به عبارت بهتر، یک کسب و کار برای همیشه نمی تواند به شکل کوچک و خانگی بماند که اگر چنین شود حتما در نهایت کارش به شکست و ورشکستگی ختم خواهد شد و صدمه می بیند. کسب وکارهای خرد و خانگی باید به سمت کسب وکارهای متوسط و بزرگ یا اشکال دیگر بروند و این سیکل تکرار شود. اعتقاد دارم که این کسب و کارها به نوبه خود در اقتصاد سهم دارند اما نه آن قدر که در رابطه با آن تبلیغ می شود. - کسب وکارهای خرد و خانگی تا به امروز چقدر در ایران جدی گرفته شده اند، بخصوص توسط دولت ها، مسؤلان ذیربط و دست اندرکاران ایجاد اشتغال در کشور؟ در شعار و کلام خیلی زیاد اما در عمل خیلی کم؛ لااقل تا جایی که من اطلاع دارم. البته حمایت هایی می شود و دستورالعمل ها و آئین نامه هایی وجود دارد اما خیلی جدی گرفته نمی گردد. کسب وکارهای کوچک و خانگی برای حمایت های مالی احتیاج به پشتیبانی های مشاوره ای و کمک در دریافت مجوز و مساعدت در وضع قوانین و مقررات دارند. اصولاً حمایت های مالی در رده های بعدی پشتیبانی از این کسب و کارها قرار دارد. دولت باید در کنار این کسب و کارها بعنوان یک حامی مشاوره ای باشد. صاحبان این کسب و کارها نه از سرمایه چندانی برخوردار می باشند و تجربه کافی دارند که برای مثال به دنبال مشاوره بروند. دولت باید این کار را برایشان انجام دهد. اصولاً دولت باید نقش شتاب دهنده برای آنها داشته باشد. هم اکنون، با نگاهی به مراکز رشدی که در دانشگاه ها شکل گرفته و مقرر است از کسب وکارهای خرد و خانگی حمایت کنند، متوجه می شوید غالب شرکت هایی که در این مراکز مستقر شدند سال هاست حضور دارد اما اصولاً این شرکت ها کسب و کار کوچک و خانگی نیستند. - کسب وکارهای خرد و خانگی چه خصوصیت های منحصر به فردی دارند و از چه مزایا و پتانسیل هایی برخوردار هستند؟ اول، خیلی چابک هستند یعنی به سرعت می توانند تغییر شکل دهند که یک خصوصیت مهم می باشد. دوم، چون کوچک هستند و پرسنل کمی دارند و این پرسنل هم غالباً یکدیگر را می شناسند و روابط طولانی و فامیلی دارند، بشدت اعتماد در این کسب و کارها برقرار است. به عبارت دیگر، یکی از سم های مهلک کسب وکارهای متوسط و بزرگ یعنی بی اعتمادی در میان کارکنان و حتی عدم اعتماد اولیه میان مؤسسان، در کسب وکارهای کوچک و خانگی وجود ندارد. خصوصیت بارز سوم این که، کسب وکارهای خانگی کارهای کوچک را خیلی خوب انجام می دهند. از آن جا که ساختارشان چابک است و منابع مالی محدودی در اختیارشان قرار دارد کارهای کوچک را به خوبی می توانند به سرانجام برسانند. این کسب و کارها عموماً گرفتار بروکراسی اداری نیستند. در کسب و کار بزرگ علیرغم اینکه شرکت خصوصی است و به ظاهر هیچ ربطی به دولت ندارد، اما بروکراسی اداری در ساختارش وجود دارد. همینطور تصمیم گیری در کسب وکارهای خرد و خانگی فرایند ساده و آسانی دارد و هر تصمیم جدیدی را در عرض مدت کوتاهی می توانند اجرا کنند. نه نیازی به طرح و تصویب در هیأت مدیره است و نه احتیاجی به گذراندن فرآیندهای دست و پاگیر اداری دارند. - این کسب و کارها چه قدر می توانند در خودکفایی خانواده و ارتقای سطح اقتصادی جامعه نقش آفرینی کنند؟ به نظرم می توانند سهم داشته باشند اما نه آن قدر که ما شعارش را می دهیم. به باور من، این کسب و کارها در مجموع می توانند یاری رسان ۳۰ درصد از کل جامعه در خودکفایی و افزایش توان اقتصادی باشند. البته کسب وکارهای خرد و خانگی علاوه که می توانند برای کارآفرینی ایجاد شغل کنند قادر هستند برای افراد دیگری هم به شکل مستقیم یا با واسطه اشتغال زایی ایجاد کنند اما کارآفرینان از آن جا که آموزش دیده نیستند گاهی در مسیری می افتند که در نهایت منجر به شکست شان می شود. در بررسی میزان موفقیت و اشتغال زایی کسب وکارهای خانگی باید ضریب شکست در آنها را هم بررسی کرد و دید چه قدر می توانند سبب صدمه های مالی و روحی برای صاحبان خود شوند. باید حواس مسؤلان و سیاست گذاران به این مهم معطوف باشد که صاحبان این کسب و کارها چند درصد احتمال موفقیت دارند و چه میزان امکان دارد شکست بخورند. شکست برای صاحبان کسب وکارهای خرد و خانگی مهلک و غیرقابل جبران است، چون که منابع مالی محدودی دارند و بسیار صدمه پذیر هستند. گاهی یک شکست، تمام منافع و مزیت ها را از بین می برد و بی اثر می کند. - کسب وکارهای خرد و خانگی تا چه میزان می توانند در شرایط و مقاطع خاص اجتماعی و اقتصادی مثل دوران شروع ویروس کرونا و رکود اقتصادی برآمده از آن کمک کنند و در به گردش درآوردن چرخ اقتصاد نقش ایفا کنند؟ این کسب و کارها چون چابک هستند می توانند در برهه ها و مقاطع خاص همینطور در شرایط خاص می توانند تغییر حالت بدهند و بروند به سمت بخش های از اقتصاد که گرفتار بحران است و احتیاج به کمک و ترمیم دارد. می توانند حتی خدمات خویش را تغییر دهند و محصولات شان را عوض کنند. حتی قادر هستند که خدمات جدیدی را عرضه کنند. چابکی این کسب و کارها سبب می شود که بتوانند در شرایط بحران عملکرد مؤثری داشته باشند. - سازمان های مردم نهاد و ارگان های خدمت رسان که دغدغه کارآفرینی و اشتغال زایی را در کشور دارند چه قدر می توانند و باید کسب وکارهای خرد و خانگی را جدی بگیرند و بر روی آن سرمایه گذاری کنند؟ اگر می خواهند کمک کنند، دخالتی در کسب و کارها نداشته باشند و فقط نقش شتاب دهنده را برای کارآفرینان ایفا نمایند. خط و ربط به کارآفرینان ندهند بلکه بعنوان یک مشاور در کنارشان باشند. حتی به نظرم کمک مالی به این کسب و کارها هم می تواند حکم سم را برایشان داشته باشد. عرضه تسهیلات هم باید ضابطه مند و برنامه ریزی شده باشد. این نهادها و سازمان ها نباید نقش تصدی گری داشته باشند و تنها بعنوان شتاب دهنده و تسهیل کننده در کنار صاحبان این کسب و کارها بمانند.


منبع:

1401/08/22
23:35:51
5.0 / 5
353
تگهای خبر: آموزش , اثر , برنامه , برند
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)

تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب
لطفا شما هم نظر دهید
= ۲ بعلاوه ۳