داخاتون و طعم پاییز کرمانشاه با ترخینه
به گزارش علی جون، داخاتون اظهار داشت: «ببین دخترم، پاییزه، ولی هوا همون قدر که سرده، دل آدمو هم می لرزونه، یه دیگ ترخینه بخور تا دست و دلت گرم بشه.»
پاییزِ تپه های کرمانشاه با صدای خش خش برگ های بلوط آغاز می شد و باد از سمت کوهستان می وزید؛ انگار که تمام شیب های زاگرس با تو حرف می زدند. ظهر یک روز پاییزی، وارد خانه مادربزرگی در سرپل ذهاب شدم؛ زنی که همه محله او را «داخاتون» صدا می زدند.
پیش از این که چیزی بگویم، بوی آشنا و گرمِ ترخینه از حیاط نیمه سایه بلند بود. داخاتون با لبخند اظهار داشت: «ببین دخترم، پاییزه، ولی هوا همون قدر که سرده، دل آدمو هم می لرزونه، یه دیگ ترخینه بخور تا دست و دلت گرم شه.»
غذایی که جانش را به جانت می بخشد داخل حیاط، دیگ مسی روی سه پایه گذاشته شده بود و بخار آرام از دهانه اش بیرون می آمد. داخاتون یکی از کلوخه های ترخینه را برداشت و اظهار داشت: «این ترخینه وِی تابستونا درست می نماییم با دوغ و گندم و سبزی های کوهی، بعد پهنش می نماییم آفتاب تا بره ماه ها بمونه، ببین چقدر خوشگل شده.» بعد گلوله ترخینه را داخل دیگ انداخت و اظهار داشت: «آب که بخوره و قل بزنه، همه جونش توی دیگه می ریزه.»
طعم باشکوه پاییز در کرمانشاه داخل دیگ، کمی عدس و نخود پخته هم بود که لعاب آش را غلیظ تر می کرد. عطر پونه کوهی و سایه پیازداغ روی آتش، کم کم فضا را پر کرد. داخاتون با همان لهجه گرم و محاوره ای اظهار داشت: «دخترم، کرمانشاهیا پاییز هم همین آش رو می پزن، وقتی گلو خشکه و سرما یه جور سوز داره. این آش بدن و روح آدمو گرم می کنه.»
ترخینه چند هزار تومان؟ هزینه تهیه این آش برای یک خانواده چهار نفره با خرید ترخینه آماده بازار کرمانشاهی، عدس، نخود، پیاز، نعناع و روغن حدود ۱۵۰ تا ۲۰۰ هزار تومان درمی آید. اما داخاتون با همان لحنی که انگار همه راز های زندگی را می داند، افزود: «دخترم، قیمت مهم نیست، این آش جون آدمو گرم می کنه، دل آدمو سیر می کنه، همین کافیه.»
ترخینه دل آدم را گرم می کند وقتی آش جا افتاد، پیازداغ طلایی و کمی نعناع خشک روی آن ریخت و قاشق اول را به دهانم بردم، مزه ترشی دوغ و تُردی گندم برشته با هم قاطی شد و حس کردم یک تکه از خاطره های کوهستان را قورت می دهم.
بیرون باد پاییزی می وزید، اما توی خانه، بخار ظرف آش روی هوا موج می زد و گرممان می کرد. داخاتون نشست کنار دیگ، قاشقش را بالا گرفت و با چشم های پر از مهربانی اظهار داشت: «دخترم، ترخینه فقط شکم رو سیر نمی کنه، دل آدمو هم گرم می کنه، اینو همیشه یادت باشه.»
منبع: فارس
بطور خلاصه
پاییزِ تپه های کرمانشاه با صدای خش خش برگ های بلوط شروع می شد و باد از سمت کوهستان می وزید؛ انگار که تمام شیب های زاگرس با تو حرف می زدند. داخاتون یکی از کلوخه های ترخینه را برداشت و عنوان کرد: این ترخینه وِی تابستونا درست می نماییم با دوغ و گندم و سبزی های کوهی، بعد پهنش می نماییم آفتاب تا بره ماه ها بمونه، ببین چقدر خوشگل شده.
منبع: علی جون
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب سایت علی جون