الهام پاوه نژاد:
چوب چند چهره مشهور را می خوریم
الهام پاوه نژاد که معتقد می باشد هیچ برنامه مشخصی برای درآمدزایی جامعه تئاتری نداریم، می گوید: کل جامعه هنری چوب چند چهره مشهور را می خورند و تصور عمومی این است که همه فعالان هنری درآمدهای آن چنانی دارند و باید به دیگران کمک کنند!
این بازیگر در گفتگو با ایسنا هم درباره نومیدی خود از مسئولان می گوید و تاکید دارد که از این بخش اگر شری نرسد، به خیرش امیدی نیست و هم از تصورات نادرستی که درباره فعالیت جامعه هنری وجود دارد، صحبت می کند تا جایی که بگفته او، تعدادی از مردم پروژه های هنری را هم در بالا رفتن آمار مبتلاشدن به کرونا مقصر می دانند.
او که سال قبل تجربه اجرای آنلاین نمایش «مرجان» به کارگردانی آریان رضایی را داشت، درباره تداوم نداشتن چنین تجربه هایی می گوید: تجربه خیلی خوبی بود؛ چیزی شبیه مدیوم تله تئاتر زنده ولی همان سال قبل هم این مساله را مطرح کردیم که هزینه های این کار اصلا پایین نیست. شاید به نظر بیاید مگر اجرای یک کار تک بازیگر چه هزینه ای دارد درحالیکه این شکل از اجرا به سبب مسایل فنی و تکنیکی هزینه های بالایی دارد. اجاره دو سه دوربین برای تصویر گرفتن، اجاره پلاتو، حضور یک کارگردان تلویزیونی برای سوییچ کردن، طراحی های خاص اجرا و... همه اینها سبب می شود هزینه بالایی به گروه تحمیل شود.
او ادامه می دهد: با آنکه فروش بلیت ما خوب بود ولی با آن رقم توانستیم هزینه های کار را جبران نماییم و بخش زیادی از هزینه های آن چند اجرا از جیب کارگردان رفت و به سوددهی نرسید. ولی اگر مقرر است چنین روشی ادامه پیدا کند، رسما باید سرمایه گذار وارد کار شود.
این بازیگر تاکید می کند: تداوم این جریان به سوددهی آن وابسته است. ولی مثل خیلی از موارد که برنامه ریزی های ما در لحظه رخ می دهد، در بخش هنر هم این ضعف را داریم. حالا هم همه به دنبال ساخت سریال در شبکه نمایش خانگی هستند درحالیکه کافی است یکی از آن سرمایه گذاران به تولید تئاتر هم ورود کند. با سرمایه ساخت یک سریال می تواند ده تئاتر تلویزیونی ساخت که با این شیوه هم در حوزه تئاتر فعالیت نموده ایم و هم به درآمدزایی خانواده نمایش کمک کرده ایم. ضمن اینکه این شیوه هم بتدریج مخاطبان خودرا پیدا خواهدنمود و می توانیم اجراهای روتین داشته باشیم.
پاوه نژاد با یادآوری این نکته که نمایش «مرجان» اجرائی تعاملی داشته است، اضافه می کند: آن اجرا حتما باید زنده می بود چون با تماشاگر بده بستان داشتیم ولی می توان اجراهایی طراحی کرد که ضبط شود و بعد قابل دسترس باشد و تماشاگر هر زمان که تمایل داشت آنرا ببیند. با این شیوه هزنیه ها هم کاهش می یابد.
وی در پاسخ به این پرسش که چرا بخش دولتی به این ماجرا ورود نمی کند، با لحنی نومید می گوید: حضور دولت، شوخی است. مگر در این یک سال و اندی توانست برنامه منظمی برای خانواده تئاتر طراحی کند. خیلی از ما حتی در مواردی مانند بیمه هم گرفتار مشکل شده ایم. اصولا مدیریت دولتی برای هنرمندان صنوف مختلف و نه فقط تئاتری ها کاری از پیش نبرده است. هرچند در این میان خانواده تئاتر و بعد هم موسیقی و سینما بیشترین لطمه ها را متحمل شدند چون دیگر حوزه ها به هر حال فعالیت خودرا به شکل کجدار و مریز ادامه می دهند، شاید کمتر از ما وابسته به حضور مخاطب هستند.
پاوه نژاد می گوید: از بخش دولتی شر نرسد، ما را به خیرش هیچ امیدی نیست. کارنامه مدیریت دولتی در یک سال قبل مشخص است. خیلی از اعضای خانواده تئاتر به کارهایی غیر مرتبط روی آوردند؛ از آشپزی تا اسنپ. هر کاری ارزش های خودرا دارد ولی بحث بی برنامگی ماست چون زندگی هزینه دارد ولی قشر هنرمند چوب چند چهره را می خورد که دستمزدهای هنگفتی دارند و در این وضعیت تر و خشک می سوزند. همه فکر می کنند بچه های هنری درآمدهای بالا دارند و باید به دیگران هم کمک کنند! در حالی که گروه هنری که فقط شامل بازیگران، آن هم بازیگران چهره نمی گردد. جامعه تئاتر متشکل از چندین شغل مختلف است که در این دوره درآمد همه آنان از بین رفته است.
وی در پاسخ به این سخن که دولت نمی تواند بودجه تولید تئاتر را حتی در زمان تعطیلی این هنر به بدنه آن تزریق کند و تنها با تولید کار چنین امکانی وجود دارد، تاکید می کند: واقعا درک نمی کنم این چه استدلالی است؟! مثل این است که برای تحصیل فرزندمان در دانشگاه پس اندازی کنار گذاشته باشیم و اگر خدا نخواسته آن فرزند گرفتار بیماری شد و جانش به خطر افتاد، بگوییم آن پس انداز برای تحصیلش است نه برای دوا و درمانش! این استدلال به همین اندازه غیرمنطقی است.
بازیگر نمایش های «خدای کشتار» و «کافه پولشری» اضافه می کند: مدیریت دولتی هم اول باید به حیات جامعه تئاتر بیندشید و بعد تولید نمایش را در نظر بگیرد. بنا بر این است که می گویم امیدی به این بخش ندارم مگر اینکه سرمایه گذاران خوبی با مشاوران هنری قابل اعتماد وارد این جریان شوند و از کارگردانان کاربلدی که خود برند هستند، دعوت به کار کنند تا سرمایه گذاران برای حضور در این جریان تشویق و دلگرم شوند. البته برای ورود به چنین کاری حتما نیازمند حضور مشاوران هنری هستیم.
او درباره این مساله که مرکز هنرهای نمایشی بعنوان متولی تئاتر می تواند بوسیله رایزنی با شبکه نمایش خانگی، راه را برای ساخت تئاترهای تلویزیونی هموار کند، می گوید: دقیقا مرکز می تواند نقش مشاور هنری را بازی کند و پس از رایزنی با سرمایه گذاران و مدیران شبکه نمایش خانگی، یک کارشناس اصلح را برای معرفی کارگردان ها انتخاب نماید که بدون رابطه بازی به این پلت فرم ها مشاوره بدهد. این اتفاق بسیار درست و خجسته است ولی این پرسش وجود دارد که وقتی چنین چیزی به فکر خبرنگاران می رسد، چگونه به ذهن کسانی که در راس تصمیم گیری ها قرار دارند، خطور نمی نماید. آیا آنان نباید برای ایجاد شغل در این خانواده فکری کنند؟
پاوه نژاد یادآوری می کند: سال قبل چند تجربه پراکنده در زمینه تئاتر آنلاین و تئاتر در فضای مجازی داشتیم. چرا یک نفر از مرکز هنرهای نمایشی با کسانی که این تجربه ها را انجام داده بودند، گفتگویی نکرد تا آن جریان بتواند استمرار پیدا کند. در این وضعیت جای امیدی باقی می ماند؟! این نومیدی از اینجا نشات می گیرد؛ گویی نمی خواهند بشنوند!
این بازیگر در ادامه سخنان خود از قسمتی از لطمه های فضای مجازی هم صحبت می کند.
او با اشاره به درج نظرات مردم در صفحات هنری بازیگران می گوید: تعدادی از مردم، پروژه های هنری را هم در بالا رفتن آمار کرونا موثر می دانند. شاید به این علت که مدام خبرهایی درباره ابتلای هنرمندان به ویژه بازیگران به کرونا منتشر می شود و متاسفانه یکسری از پروژه ها که به شکل مخفیانه هم کار می کنند، پروتکل ها را رعایت نمی کنند. اینگونه مخاطبان مدام در صفحات بازیگران می نویسند به خاطر شما پروژه ها تعطیل نمی گردد یا اینکه چرا پروژه ها را تعطیل نمی کنید؟ آنان نمی دانند قشر هنری در یک سال قبل چه شرایطی داشته، فکر می کنند از سر شکم سیری و دل خوشی کار می کند. نمی دانند که خیلی از بچه های هنری به ناچار و برای گذران زندگی جان و سلامتی خودرا به خطر می اندازند.
پاوه نژاد ادامه می دهد: از طرف دیگر تعدادی از مخاطبان از جامعه هنری می خواهند برای واکسیناسیون عمومی پویش راه اندازی کنند. آنان هنوز گرفتار این خوش بینی هستند که با چنین پویشی می توان به نتیجه رسید. در حالی که در خیلی از موارد، ورود هنرمندان به یک ماجرا نتیجه منفی داشته است.
الهام پاوه نژاد در آخر خاطرنشان می کند: این روزها حال مردم خوش نیست. حتی اگر وضعیت سفید شود، باید دید تماشاگر دل و دماغی دارد برای دیدن تئاتر. کسی که دغدغه نان شب دارد، چگونه به فرهنگ و هنر فکر خواهدنمود. بارها گفته ایم وقتی اقتصاد بحرانی شود، نخستین چیزی که از سبد خانوار حذف خواهد شد، کالای فرهنگی است. با احترام به همه بزرگانی که در تحصن تئاتری ها مقابل مجلس حضور داشتند، باید بگویم واقعا چه شد؟! کاری از پیش رفت؟! شرایط ما اسفناک تر از آنست که با اینگونه کارها درست شود.
این مطلب را می پسندید؟
(1)
(0)
تازه ترین مطالب مرتبط
نظرات بینندگان در مورد این مطلب سایت علی جون